تصویر بدنی

تصویر بدنی

با آغاز قرن بیست و یکم و فرا رسیدن عصر نوین ، به حکم سیر زمان ، تحول اوضاع اجتماعی ، تماس ممالک و فرهنگها ، گسترش روز افزون شبکه های ارتباطی نیرو گرفته از تکنولوژی در فرهنگ و آداب آدمیان و همچنین نوع تفکر و بینش آنها در سراسر گیتی تغییرات شگرفی روی داده است که مردمان سرزمین ایران نمی توانند از آن مستثنی باشند . عناصر فرهنگی در هر جامعه شامل ادبیات ، هنر ، آداب و رسوم ونماد های ظاهری به ویژه پیرایش و پوشش که آیینه تمام نما و نمایشگر این منزلت اجتماعی است ، می باشند . شبکه های اجتماعی ، گروه های فشار ، آگهی های تجاری ، مدهای لباس و دیگر عوامل به نظر تعدادی از صاحبنظران در حوزه علوم اجتماعی مروج معیارهای اجباری فرهنگی بوده است تا تفاوتهای فردی .
قابل ذکر است که آرایش و پوشش ایرانیان ده ها سال است که دستخوش تغییرات چشم گیری بوده است و با سرعت فزاینده ای در حال دگرگونی است ، دلیل این تغییرات از سیاست گذاری های کلان تا نفوذ رسانه ها گسترده است که در این بحث نمی گنجد اما آنچه در این میان برجسته می نمایاند اجتناب ناپذیری این مهم است . انسان ها به صورت طبیعی به دنبال زیبایی و پوشش خود بوده و هستند اما موضوع بهرنجی که امروز در رفتار و ظاهر افراد جامعه به چشم می آید افراط و نگاه وسواس گونه ای است که به صورت یک دلمشغولی از سوی افراد دنبال می شود به شکلی که ایران را در صدر تعدد عمل های جراحی زیبایی و دومین کشور وارد کننده لوازم آرایشی قرار داده است . در سالهای اخیر دغدغه سران و صاحبنظران و اعم مردمان جامعه با نگاهی به ظاهر نسل جوان مبتنی بر تاثرات و تهاجمات فرهنگی بوده است اما در این بین عنصری پنهان از دیده ها همچون قطره ای آب ره خود را می پوید و اثر خود را بر جای می نهد و آن عنصر بعد روانی است که ذهن هر کارشناس در امور انسانی و روانشناختی را به خود مشغول میکند .از آنجا که انسان موجودی اجتماعی و دارای موهبت شناخت است ، می توان علت را در درون ذهن ، تصورات بدنی ، چگونگی شکل گیری ساختار خود و پیوندهای اجتماعی جویا شد .
ماهیت زندگی بشر و بافت فرهنگی هر جامعه ارزشهاي خاص خود را می پروراند و ارزشهاي اجتماعی تا حدودي تعیین کننده اهمیت ظاهر ، تصویر بدنی، شکل گیري ساختار خود ، نحوه تعاملات اجتماعی و تجارب بین فردي است . چالش هاي زندگی امروزي سبب شده است که فرد در کنار ارزشهاي فردي و خانوادگی دست به ارزیابی و مقایسه کیفیت و جایگاه خود در پیوند هاي اجتماعی بزند . با توجه به بافت فرهنگی جامعه ایرانی و آرایش و پوشش افراد بررسی روابط عوامل درون مرزی و درون فردی چون مفهوم خود و ساختار آن و اضطراب ناشی از روابط بین فردی و اجتماعی به خصوص در میان قشري از افراد که بیشتر مستعد این گونه نگرانی ها و پیامدهاي ناشی از آن هستند ضروري به نظر می رسد .
تصویر بدنی ، یکی از سازه های روان شناختی است و یک مفهوم محوری برای روان شناسان سلامت به شمار می رود . اصطلاح تصویر بدنی، دارای دو بعد ادراکی و نگرشی است که مولفه ادراک تصویر بدنی، به چگونه دیدن اندازه، شکل، وزن، چهره، حرکت و اعمال فرد مربوط می شود در حالی که مولفه ی نگرشی به این موضوع مربوط می شود که شخص چه احساسی درباره این ویژگی ها دارد و چگونه این احساس ها، رفتار وی را هدایت می کند .
رفتارهاي مرتبط با مدیریت ظاهر شامل رژیم غذایی، ورزش، استفاده از پوشش و آرایش در القا کردن تصویر دوست داشتنی تری از فرد به جامعه موثر است و منجر به ارزیابی مساعد و مطلوب تری از سوی دیگران می شود . بنابراین نگرانی در مورد تصویر بدنی را نمی توان بی ارتباط با اختلال هایی چون خوردن یا اضطراب اجتماعی و نیز سازه هایی چون خودارزشمندی و عزت نفس دانست . چرا که این نگرانی مرضی و اختلال ها در چرخه ای معیوب و نا کارآمد همچون گردابی موجب مستاصل شدن فرد گرفتار وهر چه فرو رفتن وی در رفتارهای ناسالم خواهند شد که از جمله از آنها شاید عمل های جراحی نالازم و مکرر یا آرایش ها و رژیم های افراطی خواهد شد .
از سوی دیگر، مسئله دیگر اضطراب است که عامل پیش بینی کننده و مخربی در روابط اجتماعی است ، از جمله اختلال های مربوط به اضطراب می توان از اضطراب اجتماعی یاد کرد که افرادی را هدف قرار می دهد که در معرض دیده شدن و ارزیابی دیگران در موقعیت های اجتماعی هستند ، افراد دارای این اختلال از نا داوری و قضاوت افراد جامعه هراسان می شوند و این بیم و هراس موجب شکل گیری رفتار های ناسالم در آنها می شود . یکی از این رفتارها شاید پنهان شدن پشت پوشش یا پیرایش و حتی عمل های جراحی پیاپی می باشد که جشن های بالماسکه را به یاد می آورد که گویی پشت نقابی پناه می گیرند که از سویی خود واقعی خود را کتمان کنند یا بالعکس به آن صورتی که خاستگاه و آرزوی ایشان است دیده شوند .
در این باب ، می توان رشته سخن را به نظریه هیگینز و صحبت از حالات و کیفیت خود گره زد . در این تئوری که به نظریه ناهمخوانی خودها شهرت دارد ، خود به سه دامنه اساسی تعریف می شود ؛ خود واقعی ، خود آرمانی ، خود ملزم کننده . خود واقعی نشان دهنده صفاتی است که افراد واقعا دارند .خود آرمانی نمایانگر صفاتی است که افراد آرزوي آنرا دارند. خود ملزم کننده ویژگیهایی که افراد بنابر وظیفه خود را ملزم به دارا بودنشان می دانند. فاصله و تضادی که میان این دامنه ها احساس می شود منشا اختلال های مربوط به خلق و اضطرابی می گردد . این دامنه ها را می توان در قالب آنچه یک فرد از خود می داند یا می خواهد و همچنین جامعه از او انتظار دارد تعریف کرد . تضاد میان این دامنه ها را می توان در افرادی که خود را ملزم به استفاده از برخی عمل های جراحی و پوشش های نامتعارف می دانند، جویا شد.
از نظر راجرز و کلی، مفهوم خود، نقش مهمی در یکپارچه ساختن عملکرد انسان داشته است و یکی از مهمترین عوامل موفقیت در زندگی افراد خود پنداره است . خودپنداره اساسا مفهوم روان شناختی است که ارزیابی، نگرش و توصیف از عملکرد فرد را شامل می شود و به عبارتی خودپنداره ارزیابی کلی فرد از خودش است. این ارزیابی ناشی از ارزیابی هاي ذهنی فرد از ویژگیهاي خود است که ممکن است مثبت یا منفی باشد و تاثیر به سزایی در شکل گیری رفتارهای مربوط به خویشتن در ابعاد بدنی ، روانی و اجتماعی است و کارکرد و آینده شخص را تحت تاثیر قرار می دهد .
از جمله موارد دیگر که با تصویر بدنی آشفته در ارتباط است می توان به اختلال بدشکل انگاری بدن ، کمال گرایی ، رضایت زناشویی و تاثیر آن بر عملکرد جنسی ، اجتماعی ، تحصیلی و خانوادگی اشاره کرد . دلمشغولی به این سازه ذهنی بدنی موجب تشویش و آشفتگی چه در نوجوانی و همینطور در بزرگسالی می باشد و فرد درگیر را در یک دور باطل نارضایتی از خویشتن ، بدن و اجتماع خویش قرار می دهد و این گم گشتگی و آسیمگی پایانی ندارد جز با همدلی یک کارشناس و نگاهی عمیق به لایه های روانی آن.
کوته سخن آنکه ، جذابیت یک موضوع جهانی است؛ تلاش برای اصلاح ظاهر بدن به وسیله انواع پوشش ها، جواهر آلات، لوازم آرایشی، نحوه آرایش مو، فعالیت بدنی و… که به افراد احساس غرور و خشنودی می دهد و در همه فرهنگ ها امری رایج است اما آنچه در این بین موجب نگرانی کارشناسان است افراط و رفتار وسواس گونه ای است که در قشر خاصی از جامعه چون دومینو آنها و دیگران را درگیر خود می کند ، لذا با یک نگاه روانشناسانه شاید بتوان این گونه از رفتار ها را تعدیل کرد و به جای مبارزه ، تهاجم یا تدافع به پیشگیری از تبعات اجتماعی ، خانوادگی و اقتصادی آن پرداخت که ای امر مستلزم همکاری میان پزشکان جراح ، روانشناسان و مربیان در حوضه تعلیم و تربیت می باشد که با آگاهی بیشتر گامی سازنده و مثبت در این جهت برداشته شود .

مهدی مهدوی
دانشجوی دکتری تخصصی روانشناسی